Friday, May 25, 2012

ما به خرداد پرکافور عادت خواهیم کرد

سربازی که میرفتی تو غذات کافور می ریختند تا احساساتی نداشته باشی که بخواهی کنترلش کنی.
بخشنامه شد که این کار بر روی سلامتِ جنس مرد  در دراز مدت اثر خواهد گذاشت لغو کنید.به هر ترتیب لغو شد.
اما احساس میکنم عرض یکسال گذشته کافوری که خورد ما دادند بیشتر و بیشتر شده.
دقت کن!
پارسال خرداد چه آتشی بودیم ،امسال خرداد یادی از آتش حتی نیست!
خرداد پارسال از حادثه ها میگفتیم ،خرداد امسال حادثه نمانده که یاد کنیم.
خرداد پارسال بگیر و ببند از روز تحویل خرداد شروع شد.محبوبه کرمی جلوی درب اوین یک قطار همراه برای بدرقه داشت.مهندس سحابی در غم نبودن آزادی دق کرد و مُرد.فردای مرگ مهندس دخترش با ضربه ی جوانمرد قصابی افتاد روی زمین و همسفر بابا شد.هدی صابر عزیز در اعتراض به حرکت آن جوانمرد قصاب اعتصاب غذا کرد و قبل از غروب خرداد،خردادیِ رستگار شد.ما  هم اسفند روی آتش بودیم!
خردادِ امسال از ته اردیبهشت شروع شد...........
کافورش بر جنس زن و مرد اثر کرد.دراز مدتی هم نبود.بیشترین تاثیر در کوتاهترین زمان با کمترین دوز حتی!

Thursday, May 24, 2012

شب آرزو

مهسای کنار مسعودم آرزوست.
منهای یک سال و نه ماه و سیزده روز

Sunday, May 20, 2012

منهای یک سال و نه ماه و هجده روز

سلام مسعود خوبی؟ روبراهی؟ همه چی آرومه؟ هر روزت برقراره؟فوتبالت سرجاشه؟چای عصرونه بر وفق مراده؟
با احمد آقا شوخی میکنی؟
هنوز از  آقاعیسی شرم حضور میکنی؟
عادت کردی به جمعه تا چهارشنبه شمردن؟
گزارش جدیدی نداری؟تو گزارش جدیدیت جایی برای کسی داری؟
 نمی خواهی بنویسی که روز از نو شد در اوین؟
بنویس هر چی که میخوای بنویس
اما
ننویس از اشکهات که جلادان منتظرند جملگی به اشکهات
ننویس از غصه ی قصه ی زندگی دختری که به پای تو ایستاده و تو به عشق این ایستادن ایستاده ای
ننویس از درد رنجی که بر درد پایت افزونی میکند
ببین رفیق: کلن ننویس از درد دلت  که خفاشان بیدارند
خم به ابرو نیار که خم ابروی تو لبخند بی وجودان خواهد شد
راستی پنجشنبه ها کسی هست که بیاد ملاقاتت؟
پنجشنبه ها رو به شمارشت اضافه کردی تا یکسال و نه ماه و هجده روز دیگر؟

Wednesday, May 16, 2012

این اوین است که میهمان دارد

چند روزی دسترسی به اینترنت نداشتم.دقیقن از روز سه شنبه هفدهم اردیبهشت.
از خیلی قبل برای روز بیست و دوم اردیبهشت که مصادف با تولد مسعود باستانی بود عکسی تدارک دیده بودم ونوتی.(تنها کاری که میشود کرد!)
روز موعود گرفتار بی اینترنتی بودم.
بعد از چند رور که دسترسی پیدا کردم رفتم فیسبوک مهسا امرآبادی هرچند با تاخیر براش تبریک تولد مسعود رو بذارم که متاسفانه با خبر شدم خود مهسا هم قبل از زادروز مسعود به زندان اوین رفته.
ایرادی نیست.این نیز بگذرد.
اما تا بگذرد دردها و کینه ها بیفزاید.
بخواب آقا که آدمخوارهایت بیدارند

Sunday, May 6, 2012

تفاوت های مرگیِ هنری ورزشی

نمیتونم قبول کنم که ایرج قادری با بیش از سالیان بلند سابقه در خدمت به هنر این خاک اینگونه بی سر و صدا و در سکوت به خاک سپرده شود در حالی که روح الله داداشی با اون هیاهو و مراسم پشت مراسم به دیار رهسپار شود.
هر دو ایرانی بودند،یکی هنرمند و دیگری ورزشکاری با قدمت خیلی کمتر از سن فرزند اولی،
اما چه فرقی داشتند؟

Tuesday, May 1, 2012

روزت مبارک نباد

کارگرانی که سالی یکبار از شما یاد میشود و آن هم در همین روز کارگر و بس
همین روز است که از بالاترین مقام اجرایی تا پایین تر مقام مجلسی همه نام شما را تیتر پروپاگاندای خود میکنند.
مهم نیست سی و چهار ماه حقوق نگرفتن تو.مهم نیست اخراج بی دلیل تو.مهم نیست با ماهی زیر حداقل حقوق همانی که از تو نردبان ترقی میسازدو تعیین حقوق تو میکند زندگی کردن.
تنها مهم است بر روی پیشانی تو بوسه زدن به وقت روز گارگر.
مهم است با تو عکس انداختن به روز کارگر چرا که عکسِ با توست که کارگر شود نه وجود تو که وجود مثل تو بیشمار است.
همچنان سیلی بنواز بر رخ تا سرخ بماند که ماتیک در یدِ قدرت است
روزت را مبارک نمیگویم چرا که شرم و خجالتت در خانه تبریکی ندارد